| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
جامعۀ بخر و بپر
بنز مدل E350 در حال عبور از خیابان است. شیشۀ برقی آن بسیار نرم و روان پایین میآید. تصویری که بسیار جذاب است، اما ناگهان نایلکس پر از پوست تخمۀ جابونی ( مصطلح بهژاپنی) و پوست نارنگی از داخل ماشین به بیرون پرتاب میشود! رانندۀ جوان درحالیکه برای خودش سوت میزند به بنر نصب شده بر پل عابر پیاده نگاه میکند که روی آن نوشته " هر زبالهای که به زمین میاندازیم کمر رفتگری را خم میکند!"
" تحرّک اجتماعی" به معنای تغییر موقعیت اجتماعی آدمها ، عموماً در همۀ جوامع به شکل تدریجی اتّفاق میافتد. درواقع آدمها آهستهآهسته پلههای بهاصطلاح ترقّی را طی میکنند و پیش میروند. البته تحرک اجتماعی میتواند رو به بالا و یا رو به پایین باشد. عدهای هم ممکن است سالهای سال همانجایی که هستند باقی بمانند. چرخِ زندگی اینان بر روی زمین مدام ُبکسواد میکند! تلاش میکنند؛ ولی جلو نمیروند. در کشورهایی که قاعده و قانون سرلوحه عملکردهاست و نظارت در آنها به شکل جدی اعمال میشود و اقتصادشان هم دچار شوک یا سکته نمیشود تحرّک اجتماعی آرامآرام رخ میدهد.
وقتی سرگذشت مردان و زنان موفق را میخوانیم میبینیم که اکثر آنها با تلاش و پشتکار؛ گامبهگام پیشرفت کردهاند. کمتر دیده میشود که در این کشورها موقعیت اجتماعی آدمها به شیوه " تقّی به توقّی خوردن" ارتقاء یابد. درواقع امکان شکلگیری پدیدههایی مانند آقای بابک زنجانی کمتر پیش میآید. "پرتاب شدن" ویژگی اقتصادهای بیمار و نتیجه هر ابلاغیه دولتی در عرصه اقتصاد است. با هر ابلاغیه، عدهای رو به پایین و عدهای رو به بالا پرتاب میشوند! بحث این نوشته اما چیز دیگری است.
ازنظر اجتماعی، تدریجی بودن تحرّک اجتماعی یک حُسن دارد و آن اینکه "مکان و منشِ" آدمها موازی هم ارتقاء مییابند. یعنی تدریجی بودن باعث میشود افراد، منشِ لازم برای موقعیت یا مکان اجتماعی جدیدشان را نیز کسب کنند. وقتی در جامعه امکان پیمودن یکشبۀ راهِ صدساله وجود داشته باشد عرصه برای مانور " نوکیسهها " هموار میشود.
مهمترین ویژگی این نوکیسهها آن است که تناسبی بین مکان و منششان وجود ندارد. چون با " سرقتِ" زیاد به " ثروتِ" زیاد رسیدهاند، و درواقع نرسیدهاند بلکه پرتابشدهاند. "سرقت، سرعت، ثروت" داستان زندگی نوکیسگان اقتصادی است.
قطعاً در این نوشته حساب کسانی که با تلاش به ثروت رسیدهاند جداست. نوکیسهها در همه عرصهها حضور دارند از بازار گرفته تا موسیقی، از دانشگاه گرفته تا بیمارستان :
- لازم نیست صدای گیرایی داشته باشید. جذاب کردن صدایتان را به نرمافزارها بسپارید. کافی است به کسی که نرمافزار میداند سفارش کار بدهید. بعد هم کلیپی تهیه کنید و هزینه پخش آن از سایت ها و شبکههای ماهوارهای را پرداخت کنید. شما دیگر سوپراستار شدهاید! استخدام " مدیر برنامه" یادتان نرود!
- اگر سررشتهای از بازیگری ندارید نگران نباشید. به یک "کارچاقکن" وصل شوید و در خصوص مبلغی که باید به کارگردان بپردازید به توافق برسید. بقیه کارها را او به شکل تضمینشده انجام میدهد. شما دیگر سوپراستار شدهاید!
- میخواهید مراتب علمی را یکبهیک طی کنید. به اطراف میدان انقلاب تهران بروید و مقاله، پایاننامه و حتی کتاب سفارش دهید و در اسرع وقت تحویل بگیرید. اصلاً اگر حوصله رفتن به آنجا را ندارید در گوگل کلمات " خرید پایاننامه و مقاله" را جستجو کنید. هر چه سفارش بدهید در کمتر از یک روز درب منزل تحویل میگیرید. شما دیگر " دکتر" شدهاید!
این است که جامعه پر میشود از نوکیسههایی از همه نوعش! از همه رنگش. جامعۀ "بخر و بپر ".
کسانی که میخرند و میپرند. جامعهای که آدمها به دنبال راه های میان برند. کسی نمیخواهد در مسیر مستقیم " راه برود". همه میخواهند از مسیر میانبر " راه بدوند".
این میشود که این روزها پزشک داریم ولی کمتر "حکیم" میبینیم، خواننده داریم ولی کمتر "هنرمند" میبینیم، عضو هیئتعلمی دانشگاه داریم ولی کمتر" استاد" میبینیم. بازیگر داریم ولی کمتر " هنرپیشه" میبینیم، دکتر داریم ولی کمتر " باسواد" میبینیم.
چون اینان خریدهاند و پریدهاند، پول دادهاند و گذشتهاند. همهچیزشان عاریهای است. اگر گهگاه منشِ متناسب با مکانی را که اشغال کردهاند از خود نشان میدهند تظاهرشان خیلی زود لو میرود. اینان مانند کالاهای چینی میدان توپخانه تهراناند که روی آنها درشت نوشته شده است: ساخت ژاپن!
فردین علیخواه(جامعهشناس)
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید